شعر طنز گوجه






















Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


شعر طنز

شعر طنز بسیار زیبا

گوجه شده کیلویی 5 تومن

خیار،انگور،کیوی می گویند پس من...

گوجه سر بالا راه میرود

انگار نبوده ارزون تا مدتی قبل

سرخی خود را افزایش می دهد

خیار از سبزی خود می کاهد

گوجه می پوشد کفش های پاشنه بلند

خیار با خود می گوید خدا کند همه اینگونه شوند

خیار با نگاهی تمسخر مانند

به گوجه میگوید میپوشی کفش های پاشنه بلند

من قدم بلند است نه چاغم و نه چروک

اما تو هستی با همه روک

با چاقو نصف نصفد می کنند

تمام بدنت را با یک گاز میدرند

گوجه اندکی خجالت میکشد

خیار از این کار خود میگرید

می گوید هدف من تمسخر تو نبود

می خواستم تو را روشن از کار خود

گوجه خوشحال شد و برگشت خنده روی لبش

گوجه شد دوستش،خیار

هدف از این شعر خنده نبود

هدف زدن حرف نیش دار به یک دیگر بود



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت15:31توسط محمد طباطباییان | |